بررسی موبایل های پرچمدار ۲۰۱۶ از نظر عملکرد عمر باتری …

سرعت پردازش تلفن های هوشمند امروزی به نظر مورد قبول میرسند ؛ کیفیت دوربین مناسب است و ظرفیت حافظه برای رفع نیاز بیشتر ما کفایت می کند، اما توسعه و پیشرفت باتری ها در سالهای اخیر به اندازه ی دیگر بخش های تلفن های هوشمند نبوده و بر همین اساس، تقریباً از هرکس که بپرسید، مشتاقانه تمایل دارد یک تلفن هوشمند با عمر باتری بهتر در اختیار داشته باشد.

از طرف دیگر پیدا کردن تلفن های هوشمند مجهز به باتری قابل تعویض هر روز دشوار تر می شود، خصوصاً در پرچمداران، که چنین قابلیتی در آنها کاملاً نایاب شده و به اندازه ی موبایل های اقتصادی مرسوم نیست.

بر همین اساس کاربران برای افزایش عمر باتری موبایل خود، باید به استفاده از روش های جایگزین مثل پاور بانک روی آورند. اما هیچ کدام از ما دوست نداریم تلفن هوشمندی که به یک ابزار جانبی بزرگ و سنگین متصل است را در دست داشته باشیم، در نتیجه ترجیح می دهیم تلفن هوشمندی مجهز به بالاترین عمر باتری ممکن را خریداری نماییم.

با پایان سال ۲۰۱۶، تولید کنندگان اصلی، تازه ترین پرچمداران خود را به بازار عرضه و بروزرسانی های اولیه را برای رفع نواقص و نارسایی های ابتدایی آنها منتشر کرده اند، بر همین اساس فرصت مناسبی دست داده تا با دقت بیشتری تجربه کاربری این محصولات را از نظر عمر باتری، با یکدیگر مقایسه کنیم.

در ادامه ی این مطلب نگاهی داریم به عمر باتری موبایل های اخیر بازار با تمرکز با جذاب ترین پرچمداران عرضه شده در سال ۲۰۱۶.

 

 

 

پرچمداران عمده در سال ۲۰۱۶ به ترتیب ظرفیت باتری

  • Huawei Mate 9 با ظرفیت ۴۰۰۰ میلی آمپر ساعت
  • Samsung Galaxy S7 Edge با ظرفیت ۳۶۰۰ میلی آمپر ساعت
  • Google Pixel XL با ظرفیت ۳۴۵۰ میلی آمپر ساعت
  • LG V20 با ظرفیت ۳۲۰۰ میلی آمپر ساعت
  • HTC 10 با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر ساعت
  • Xiaomi Mi5 با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر ساعت
  • Huawei P9 با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر ساعت
  • Xperia XZ با ظرفیت ۲۹۰۰ میلی آمپر ساعت
  • iPhone 7 Plus با ظرفیت ۲۹۰۰ میلی آمپر ساعت
  • iPhone 7 با ظرفیت ۱۹۶۰ میلی آمپر ساعت

پرچمداران عمده در سال ۲۰۱۶ به ترتیب اندازه نمایشگر

  • Huawei Mate 9 با اندازه ۵.۹ اینچ
  • LG V20 با اندازه ۵.۷ اینچ
  • Google Pixel XL با اندازه ۵.۵ اینچ
  • Samsung Galaxy S7 Edge با اندازه ۵.۵ اینچ
  • iPhone 7 Plus با اندازه ۵.۵ اینچ
  • Huawei P9 با اندازه ۵.۲ اینچ
  • HTC 10 با اندازه ۵.۲ اینچ
  • Sony Xperia XZ با اندازه ۵.۲ اینچ
  • Xiaomi Mi 5S با اندازه ۵.۲ اینچ
  • iPhone 7 با اندازه ۴.۷ اینچ

پرچمداران عمده در سال ۲۰۱۶ به ترتیب رزولوشن نمایشگر

  • LG V20 با رزولوشن ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ پیکسل
  • Google Pixel XL با رزولوشن ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ پیکسل
  • Samsung Galaxy S7 Edge با رزولوشن ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ پیکسل
  • Xiaomi Mi 5S با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • Sony Xperia XZ با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • Huawei P9 با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • HTC 10 با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • Huawei Mate 9 با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • iPhone 7 Plus با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل
  • iPhone 7 با رزولوشن ۷۵۰ در ۱۳۳۴ پیکسل

از بین رقبای مطرح، Mate 9 با فاصله بالاترین ظرفیت باتری را دارد، اما این تلفن هوشمند در عین حال به دلیل اندازه ی بزرگ در دسته ی فبلت ها قرار می گیرد و بر همین اساس باتری بزرگتری هم نیاز دارد.

اما بین موبایل های هوشمند با اندازه مرسوم کوچکتر، بالاترین ظرفیت باتری به Galaxy S7 Edge اختصاص دارد. این تلفن هوشمند ضمناً از نظر اندازه در رده های پایین تری است که نشان می دهد از نسبت مناسب تری بین ابعاد و ظرفیت باتری بهره می برد.

از طرف دیگر LG V20 از نظر اندازه پس از فبلت هوآوی قرار می گیرد و از نظر رزولوشن حتی بدون در نظر گرفتن نمایشگر دوم هم در صدر جدول است، آن هم در حالی که از نظر ظرفیت باتری جایگاهی بالاتر از چهارم ندارد، در نتیجه انتظار می رود برای رقابت با دشواری هایی روبرو گردد.

البته موارد دیگری هم از جمله قدرت پردازنده می تواند در میزان مصرف باتری دستگاه موثر باشند، اما این موضوع تا حد زیادی به میزان بهینه سازی های سخت افزاری و نرم افزاری هر سازنده بستگی دارد و بر همین اساس از لیست کردن رقبا بر اساس قدرت پردازش صرف نظر کردیم.

برای مقایسه دقیق عملکرد باتری پرچمداران اخیر، یک استفاده ی ترکیبی شامل ۱ ساعت مکالمه، ۲ ساعت پخش ویدیو و ۳ ساعت وبگردی را در نظر گرفتیم تا مشخص شود پس از آن چقدر طول می کشد شارژ باتری هریک از رقبا به پایان برسد.

در این حالت گلکسی اس ۷ اج می تواند تا ۹۲ ساعت به فعالیت خود ادامه دهد، رقمی که نشان می دهد پرچمدار زیبای سامسونگ بین عمده ترین رقبای خود مقام نخست را در اختیار دارد و تا دو روز استفاده از این تلفن هوشمند با هر شارژ هم به هیچ عنوان دور از ذهن محسوب نمی شود.

مقام دوم با رقم ۸۴ ساعت به Mi 5S شیائومی تعلق می گیرد که نسخه ی بهبودیافته از پرچمدار پیشین شرکت چینی به حساب می آید، هرچند همین افزایش قدرت سخت افزاری دستگاه عمر باتری مدل جدید را نسبت به نسل قبل از خود کاهش داده است.

در مقام سوم بالاخره به میت ۹ هوآوی می رسیم که ۴۰۰۰ میلی آمپر ساعت در دل خود دارد و به راحتی می تواند در شرایطی که برای دستگاه تعریف کردیم، تا ۸۲ ساعت به فعالیت خود ادامه دهد.

مقام چهارم و پنجم هم به نسخه ی بزرگ از موبایل های پرچمدار گوگل و اپل می رسد که نشان می دهد تولید همزمان سخت افزار و نرم افزار به دست یک سازنده ی واحد می تواند به مصرف انرژی بهینه تر منجر گردد، خصوصاً در مورد پلتفرم اپل که نیمی از ظرفیت رقبای اندرویدی برای فعالیت آن کفایت می کند.

بر اساس بنچمارک انجام گرفته و استفاده ی ترکیبی که تعریف کردیم، لیست نهایی مدت زمان عمر باتری هر محصول با هر شارژ به این شکل خواهد بود:

  • Samsung Galaxy S7 Edge تا ۹۲ ساعت
  • Xiaomi Mi 5S تا ۸۴ ساعت
  • Huawei Mate 9 تا ۸۲ ساعت
  • Google Pixel XL تا ۷۸ ساعت
  • iPhone 7 Plus تا ۷۵ ساعت
  • Huawei P9 تا ۷۵ ساعت
  • Sony Xperia XZ تا ۷۲ ساعت
  • LG V20 تا ۶۸ ساعت
  • HTC 10 تا ۶۶ ساعت
  • iPhone 7 تا ۶۱ ساعت

 

 

 

 

البته باید توجه داشته باشید که رابط کاربری و معماری سخت افزار هر شرکت سازنده با دیگران متفاوت است، در نتیجه امکان دارد برای مثال نیم ساعت مرور وب روی یکی از تلفن های هوشمند ۵ درصد از شارژ باتری را کاهش دهد و همین کار روی موبایلی دیگر تنها ۱ درصد از عمر باتری کم کند.

بر همین اساس اگر میزان استفاده ی شما از وبگردی، پخش ویدیو روی نمایشگر و مکالمه نسبت به مقادیری که ما در نظر گرفتیم متفاوت باشد، احتمالاً با رده بندی متفاوتی هم روبرو خواهید شد.

اما اگر این میزان استفاده نیازهای روزمره ی شما را مرتفع می کند، می توانید نتایج ثبت شده را به عنوان معیار دقیقی برای مقایسه ی محصولات موجود مورد استفاده قرار دهید.

در پایان بد نیست اشاره کنیم که Xiaomi Mi Max هم در این تست حضور داشت و رقم ۶۳ ساعت را ثبت کرد که کاملاً چشمگیر است و از عملکرد عالی این محصول نسبت به رقبا حکایت دارد، اما فبلت ۶.۴ اینچی شیائومی بزرگتر از آن است که بتوانیم آن را به شکل عمومی پیشنهاد دهیم.

در نتیجه این تلفن هوشمند را از گردونه ی رقابت خارج کردیم، اما اگر بالاترین عمر باتری را می خواهید و اندازه ی بسیار بزرگ دستگاه هم برای شما اهمیتی ندارد، Mi Max بر اساس بنچمارک های انجام شده به راحتی می تواند با هر شارژ بین ۲ تا ۳ روز شما را از شارژ مجدد باتری بی نیاز کند.

استانداردهای پورت USBچه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

چند سالی می‌شود که پورت‌ USB 3.0 جای خود را در کامپیوترهای جدید باز کرده‌اند. اما این پورت‌ها تا چه اندازه سریع هستند؟  آیا با بروزرسانی کردن فلش‌های USB 2.0 خود به انواع USB 3.0 تغییر قابل توجهی در میزان سرعت انتقال داده‌ها مشاهده خواهید کرد؟

ابزارهای مبتنی بر استاندارد USB 3.0 با پورت‌های USB 2.00 هم سازگاری دارند. عملکرد این پورت‌ها نیز همچون سابق است، منتها با این تفاوت که سرعت انتقال داده با سرعت ابزارهای مبتنی بر USB 2.0 برابر است. به بیان دیگر اگر ابزارهای USB 3.0 خود را به پورت USB 2.0 متصل نمایید تفاوت زیادی را در سرعت ارسال و دریافت سیگنال احساس نخواهید کرد.

 

 

بهبود سرعت USB 3.0 از لحاظ نظری
حداکثر سرعت انتقال داده در ابزارهای مبتنی بر استاندارد USB 2.0 برابر با ۴۸۰۰ مگابیت بر ثانیه است در حالی که این رقم در ابزارهای مبتنی بر استاندارد USB 3.0 برابر با ۵ گیگابیت بر ثانیه است. به بیان دیگر USB 3.0 از لحاظ نظری ۱۰ برابر سریع‌تر از استاندارد USB 2.0 است.

خوب، حال حتما می‌گویید چه کسی دوست ندارد که سرعت انتقال داده‌هایش ۱۰ برابر سریع‌تر شود؟
در واقعیت، این استاندارد حداکثر نرخ انتقال داده از طریق پورت USBB را تعریف می‌کند اما ابزارهای الکترونیکی مشکلات و ایرادات دیگری هم دارند. برای مثال، سرعت حافظه‌های فلش به کار رفته در درایوهای USB یکی از فاکتورهایی است که سرعت انتقال داده را با محدودیت روبرو می‌کند.
اگر مطمئن نیستید که پورت شما از کدام نوع است (USB 2.0 است یا USB 3.0) تنها کافی است که به خود پورت نگاه کنید. پورت‌های  USB 3.0 معمولا به رنگ آبی هستند. بسیاری از کامپیوترها هم دارای پورت USB 2.0 هستند و هم USB 3.0. در تصویر زیر، پورت سمت چپ از نوع USB 2.0 و پورت سمت راست از نوع USB 3.0 است.
بنچمارک‌های جهانی
 اعداد و ارقام ذکر شده در بالا تنها روی کاغذ حقیقی هستند و بهتر است ببینیم که در دنیای واقعی این رقم چگونه است. پس در نهایت فلش‌های USB 3.0 تا چه اندازه سریع‌تر از انواع USB 2.0 هستند؟ خوب به یاد داشته باشید که این مسأله تنها به خود درایو شما بستگی دارد.
در حال حاضر آزمون‌ها یا بنچمارک‌های مختلفی برای بررسی عملکرد درایوهای USB وجود دارد که شاید بهترین آنها تست ۲۰۱۳۳ سایت یکی از وبسایت های آی تی دنیا به نام Tom’s Hardware’s 2013 test of USB 3.0 thumb drives باشد. فلش‌های USB 3.0 تست شده در این بنچمارک، سرعتی بین ۱۱.۴ تا ۲۸۶.۲ مگابایت بر ثانیه دارند.
 اما مسأله‌ای که در اینجا اهمیت پیدا می‌کند تفاوت قابل ملاحظه در میزان این سرعت است. به طور کلی می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری نمود که بدترین درایو USB 3.0 سریع‌تر از مدل USB 2.0 است و بهترین‌شان در حدود ۲۸ برابر سریع‌تر از انواع USB 2.0 خواهد بود.
 تعجبی ندارد که بگوییم، کندترین درایو بررسی شده در این تست، ارزان‌ترین‌شان است و سریع‌ترین آنها نیز طبیعتا گران‌ترین‌شان است. سریع‌ترین درایو‌های USB 3.0 معمولا اطلاعات را از طریق چهار کانال فلش منتقل می‌کنند حال آنکه در مدل‌های کندتر، کانال‌های انتقال داده تنها به یکی خلاصه می شوند.

 

 

قیمت
قیمت هنوز هم فاکتوری بسیار مهم در استفاده از درایوهای USB است. بسیاری از فلش‌های USB 2.00 بی‌نهایت ارزان هستند. برای نمونه شما می‌توانید یک فلش ۸ گیگابایتی نوع USB 2.0 را تنها در ازای پرداخت کمتر از ۳۰ هزار تومان خریداری نمایید.

اگر بخواهیم مقایسه‌ای ساده میان انواع USB 2.0 و USB 3.0 انجام دهیم باید بگوییم که نوع دوم معمولا گران‌تر هستند و هر چه سرعت انتقال داده آنها بالاتر باشد معمولا قیمت‌شان نیز بیشتر است. لذا توصیه می‌شود که قبل از خرید مشخص نمایید چه میزان سرعت انتقال داده برای شما اهمیت دارد و قرار است که درایو USB خود را برای چه منظوری استفاده نمایید. آیا می‌خواهید از فلش مموری خود گهگاه برای انتقال اسناد کم حجم استفاده نمایید؟ اگر چنین است انواع USB 2.0 بهترین انتخاب برای شما خواهند بود. از طرف دیگر اگر قرار است که به صورت مستمر از آن فلش استفاده نمایید و سرعت اهمیت بالایی برای شما دارد (به خصوص اگر حجم فایل‌های شما بالا باشد) احتمالا مجبور خواهید بود که انواع USB 3.0 را خریداری نمایید.
اما به یاد داشته باشید که صرفا USB 3.00 بودن یک فلش به معنای بالا بودن سرعت انتقال داده آن نخواهد بود. در حال حاضر انواع مختلفی از فلش‌های مبتنی بر این استاندارد با قیمت پایین موجود هستند منتها سرعت انتقال داده آنها با انواه USB 2.0 تقریبا برابر است و اگر می‌خواهید که افزایش سرعت انتقال داده را بهتر احساس نمایید باید هزینه بیشتری را برای خرید صرف نمایید.

آیا می‌توان هر شارژری را به هر ابزار الکترونیکی متصل نمود؟

  1. هر ابزار الکترونیکی شامل گوشی هوشمند، کتاب‌خوان الکترونیک و لپ‌تاپ به همراه شارژر مخصوص به خود عرضه می‌شود. اما آیا واقعا به همه این شارژرها نیاز خواهید داشت؟ آیا می‌توان یک شارژر را برای ابزارهای مختلف مورد استفاده قرار داد؟
    پورت و شارژرهای میکرو USB که همراه با گوشی‌ها و تبلت‌های مدرن امروزی به مشتریان عرضه می‌شود همگی استاندارد هستد و حال مسأله مهم آن است که توضیح دهیم منظور از استاندارد چیست.
  2. انواع شارژر
    با مرور زمان شارژرها هم استانداردتر می‌شوند. در حال حاضر طیف گسترده‌ای از انواع شارژر در بازار موجود می‌باشد که موارد مصرف مختلفی دارند:
    شارژر لپ‌تاپ: متأسفانه در حال حاضر شارژرهای لپ‌تاپ مدل استانداردی ندارند و معمولا هر محصول لپ‌تاپ به همراه شارژر مخصوص به خود طراحی می‌شود. پورت‌ها هم نوع استانداردی ندارند و به همین دلیل نمی‌توان به صورت تصادفی شارژری را به اشتباه به لپ‌تاپ خود متصل نمایید.
    پورت Lightning  اپل: کمپانی اپل مدل استانداردی از پورت Lightning را طراحی و در سال ۲۰۱۲ آن را رونمایی کرد که صرفا مخصوص ابزارهای تولیدی خود این شرکت است. آی‌فون، آی‌پاد تاچ، انواع مدل‌های آی‌پد و سایر محصولات اپل مجهز به پورت لایتنینگ هستند و می‌توان آنها را به هر نوع شارژر پشتیبانی کننده از این استاندارد یا ساخته شده توسط اپل متصل نمود.
    شارژرهای میکرو USB: اغلب گوشی‌های هوشمند شامل اندروید، ویندوز فون و بلک‌بری و البته تبلت‌های اندرویدی مجهز به پورت استاندارد  Micro USB  هستند. این پورت رفته رفته جای خود را روی شارژرهایی متعلق به گوشی‌های قدیمی باز کرد. اما کمپانی اپل هم برای انطباق دادن محصولات خود با دستورالعمل‌های اتحادیه اروپا مبنی بر تولید یک شارژر مشترک برای گوشی‌های هوشمند نوعی آداپتور برای تبدیل پورت لایتنینگ به میکرو USB طراحی کرد.

 


آیا هر شارژر میکرو USB می‌تواند هر ابزار دارای این پورت را شارژ کند؟

پرسش واقعی در اینجا آن است که آیا هر شارژر میکرو USB می‌تواند هر ابزار دارای این پورت را شارژ کند یا خیر؟ به طور نظری کلیه شارژرها و ابزارهای میکرو USB باید با یکدیگر سازگاری داشته باشند. شارژرها معمولا با اغلب ابزارهای همراه سازگاری دارند و علاوه بر این قابل بازیافت هم هستند، به همین دلیل زمانی که یک ابزار الکترونیکی جدید را خریداری می‌کنید نیازی به دور انداختن آنها نخواهد بود.
چنانچه ابزاری با پورت میکرو USB و یک شارژر دارای همین پورت را داشته باشید باید بتوانید که از طریق آن ابزار الکترونیکی خود را شارژ کنید.  علاوه بر این می‌توانید از یک کابل میکرو USB برای اتصال ابزارهای دارای این پورت به هر لپ‌تاپی استفاده نمایید تا از طریق آن شارژ شود. درست همانگونه که لپ‌تاپ از طریق USB ابزار الکترونیکی همراه شما را شارژ می‌کند شارژر نیز قادر به انجام همین کار است.
البته لازم به یادآوری است زمانی که به کشورهای مختلف سفر می‌کنید، نگرانی‌های دیگری هم برای شما وجود خواهد داشت. چنانچه به صورت بین‌المللی سفر می‌کنید باید از تفاوت میان ولتاژها و پورت‌های مورد استفاده در سراسر دنیا با خبر باشید.

ولتاژ و آمپر

کلیه پورت‌های USB جریان برق ۵ ولتی را فراهم می‌کنند. این بدان معناست که شما نباید در زمان اتصال شارژر ابزار همراه خود نگرانی‌ای از بابت ولتاژ داشته باشید.
آمپراژ یا شدت جریان برق مسأله دیگری است که آن نیز در جایگاه بالایی از اهمیت قرار دارد. برای آنکه برق بیشتر با سرعت بالاتر به یک ابزار موبایل وارد شود، شارژرها جریان را افزایش می‌دهند که این جریان نیز با واحد آمپر سنجیده می‌شود. هرچه تعداد آمپرها بیشتر باشد، برق بیشتری هم تولید می‌شود و در نتیجه شارژری که همراه با یک تبلت اندرویدی عرضه می‌شود در مقایسه با شارژری که همراه با یک گوشی اندرویدی عرضه می‌شود تعداد آمپر بیشتری را تولید می‌کند. برای نمونه یک شارژر تبلت ممکن است جریانی ۲ آمپری را تولید کند در حالی که جریان ایجاد شده توسط شارژر گوشی از نوع یک آمپری باشد.
اگر شارژر تبلت خود را به گوشی متصل کنید نه چیزی منفجر می‌شود و نه آتش می‌گیرد بلکه گوشی شما احتمالا نمی‌تواند حداکثر تعداد آمپرهایی که شارژر می‌تواند ایجاد نماید را دریافت کند، اما در عوض احتمالا با سرعت بالاتری شارژ خواهد شد.

همه آنچه باید درباره تاندربولت بدانید!

 

 

فناوری تاندربولت (Thunderbolt) نوعی پروتکل انتقالی پرسرعت در اتصال ابزارهای جانبی (I/O) است که عملکرد بالایی را در مقایسه با سایر فناوری‌های موجود دارد. تاندربولت از قابلیت انتقال همزمان دیتا (حتی ویدئو) تنها با استفاده از یک کابل و با حداکثر سرعت ۱۰ گیگابیت بر ثانیه برخوردار است. این فناوری توسط شرکت اینتل و در سال ۲۰۰۹ با نام کد Light Peak معرفی شد. اما اپل نخستین شرکتی بود که پس از دو سال این اینترفیس را در لپ‌تاپ‌های خود و در سری مک‌بوک پرو به کار گرفت.

به طور کلی ابزارهای جانبی همواره سهم بالایی را در استفاده از پهنای باند ورودی و خروجی کامپیوترها به خود اختصاص می‌دهند. این ابزارها در حالت کلی به دو دسته ابزارهای مالتی‌مدیا (فرمت‌های صوتی و تصویری) و ابزارهایی برای انتقال دیتا تقسیم‌بندی می‌شوند که تاکنون تغییرات و پیشرفت‌های اعمال‌شده در آنها همگی درصدد ایجاد یک فناوری سریع‌تر بوده است. فناوری تاندربولت با بهره گیری از یک روش خلاقانه و ترکیب نمودن پروتکل‌های اساسی ابزارهای جانبی (PCI-e و DisplayPort) با هدف افزایش سرعت و عملکرد به عنوان یک پروتکل واحد پایه‌گذاری شد که هدف از ارائه آن انتقال ترافیک از طریق یک کابل با کمک کنترلرهای سخت‌افزاری هوشمند بوده است. در واقع طراحی آن به گونه‌ای است که نرخ انتقال اطلاعات را افزایش داده و امکان ویرایش، تهیه نسخه‌های پشتیبان یا اشتراک‌‌گذاری فایل‌ها را با سرعت بالاتری فراهم می‌کند که در نتیجه می‌تواند زمان هدررفته کاربران را برای انجام امور وقت‌گیر انتقال اطلاعات کاهش دهد.
استفاده از این اینترفیس جدید و پیاده‌سازی آن که به صرف هزینه های سنگینی نیاز دارد، چندان هم مورد استقبال برخی از کارشناسان واقع نشد زیرا در حال حاضر چیپ‌ست‌های اینتل و AMD امکان پشتیبانی از اینترفیس USB ۳.۰۰ را برای انتقال پرسرعت اطلاعات با نرخ پنج گیگابیت بر ثانیه  فراهم می‌کنند. با این وجود می‌توان گفت تاندربولت تنها یک اینترفیس برای اتصال ابزارهای جانبی نیست. این استاندارد قابلیت‌های اینترفیس DisplayPort و PCIe را در یک جریان موازی دیتا ترکیب کرده و یک اتصال بسیار قدرتمند را فراهم می‌سازد. از طرفی به موجب ویژگی اتصال زنجیره‌ای (Daisy-Chain) امکان برقراری پیوسته ارتباط میان ابزارهای مختلف را به سیستم را ایجاد می‌کند. به طور کلی پهنای باند بالا و وقفه کوتاه‌مدت در تاندربولت آن‌ را به یک فناوری انتقال اطلاعات با قابلیت همزمانی بسیار دقیق تبدیل کرده است که برای اتصال ابزارهای صوتی و تصویری به سیستم کاربران، ایده‌آل خواهد بود.
تاندربولت چگونه کار می‌کند:

فناوری تاندربولت با استفاده از لینک‌های دوطرفه همزمان (Full-Duplex) عمل می‌کند. برخلاف معماری باس، هر پورت تاندربولت روی کامپیوتر، از قابلیت فراهم کردن پهنای باند کامل لینک ارتباطی برخوردار است. این فرآیند در هر دو مسیر بدون اشتراک‌گذاری پهنای باند میان پورت‌ها یا میان جریان‌های بالارونده و پایین‌رونده به اجرا درمی‌آید. به طور کلی معماری پروتکل تاندربولت را می‌توان به چهار لایه مطابق شکل زیر تجزیه کرد.

سیستم‌های مجهز به کنترلر‌های تاندربولت به دو روش به این کنترلرها متصل می‌شوند: یا از طریق اتصال مستقیم به لینک‌های PCI-e در پردازنده‌های سندی‌بریج و ایوی‌بریج و یا با استفاده از اتصال به کنترلرهای PCI-e موجود. سیگنال‌های PCI-e و  DisplayPort  به صورت مجزا وارد کنترلر تاندربولت شده و با یکدیگر ترکیب می‌شوند (Multiplexing). این سیگنال ها در طول کابل تاندربولت به حرکت درمی‌آیند و در انتهای مسیر مجدد از یکدیگر تفکیک (de-Multiplexing) می‌شوند.

کابل و کانکتور تاندربولت:
یک کانکتور تاندربولت می‌تواند دو کانال دوطرفه و همزمان را ایجاد کند. همچنین هر کانال دارای قابلیت ایجاد پهنای باند دوسویه با سرعت  ۱۰ گیگابیت ‌بر ثانیه است. عبارت دوسویه به این معناست که از طریق اینترفیس تاندربولت، ارسال و دریافت اطلاعات به صورت همزمان امکان‌پذیر خواهد بود. در دو سر کابل‌های تاندربولت دو تراشه فرستنده/گیرنده بسیار کوچک و کم‌مصرف قرار دارد که مسوولیت تقویت و سرعت بخشیدن به سیگنال را برای انتقال اطلاعات با نرخ ۱۰ گیگابیت بر ثانیه در هر سه متر بر عهده دارند.

کانکتورهای تاندربولت از نظر شکل ظاهری مشابه با یک کانکتور mini DisplayPort هستند. از آنجایی که در طراحی تاندربولت از قابلیت‌های فناوری DisplayPort برای انتقال صوت و تصویر استفاده شده است، بنابراین یکی از مزایای فناوری تاندربولت را می‌توان امکان اتصال ابزارهایی دانست که به DisplayPort مجهز هستند.
قابلیت سازگاری با ابزارهای DisplayPort از طریق حالت تعامل میان دستگاه میزبان و محصولات DisplayPortt فراهم می‌شود. در واقع اگر یک اتصال از طریق DisplayPort شناسایی شود، کنترلر تاندربولت با سیگنال‌های DisplayPort سازگاری لازم را ایجاد خواهد کرد.

کابل‌های تاندربولت می‌توانند الکتریکی و یا نوری باشند اما هر دو از یک کانکتور استفاده می‌کنند. طول کابل‌های الکتریکی (مسی) حداکثر سه متر است و قابلیت تامین ۱۰ وات انرژی را نیز دارد. علاوه بر این کابل‌های نوری را در مسافت بیشتری می‌توان مورد استفاده قرار داد. طول این کابل‌ها حداکثر ۵۰ متر بوده اما توانایی تامین انرژی را ندارند.

مزیت های تاندربولت

به راحتی می‌توان گفت بزرگ‌ترین مزیت تاندربولت نسبت به فناوری‌های اتصالی موجود مانند FireWire ، USB 3.0 و eSATA تفاوت چشمگیر آن در عملکرد انتقال اطلاعات است. از طرفی از آنجایی که تاندربولت قابلیت انتقال همزمان دیتا، ویدئو، صوت و جریان برق تنها از طریق یک کابل را دارد، کاربران می‌توانند تمامی ابزارهای جانبی خود را تنها از طریق یک پورت به سیستم متصل کنند. در نتیجه تعداد کابل‌هایی که برای اتصال ابزارهای جانبی به سیستم مورد استفاده قرار می‌گیرند نیز کاهش خواهد یافت. در شکل زیر تفاوت عملکرد تاندربولت با سایر فناوری‌های موجود را مشاهده می‌کنید.

Daisy-Chain چیست ؟
همان‌گونه که گفته شد فناوری تاندربولت امکان اتصال ابزارهای متعدد به صورت زنجیره‌ای را فراهم می‌کند. اتصال زنجیره‌ای (Daisy-Chainn) به این معناست که کاربر می‌تواند مجموعه‌ای از ابزارهای جانبی (حداکثر شش ابزار) را به یکدیگر و به سیستم متصل کند. این اتصال به این صورت برقرار خواهد شد که اولین ابزار به خروجی تاندربولت سیستم متصل می‌شود، دومین ابزار به خروجی ابزار اول و… توجه داشته باشید که در چنین اتصالی لازم است هر ابزار به دو خروجی تاندربولت مجهز باشد (یک خروجی برای اتصال به ابزار قبلی و خروجی دوم برای اتصال به ابزار بعدی در زنجیره). یکی از نکات مثبت در خصوص اتصال گروهی ابزارها این است که به طور کلی عملکرد اینترفیس کاهش نخواهد یافت، مگر اینکه حجم ترافیک انتقالی میان ابزارها بسیار بالا باشد.

نتیجه‌گیری:
 با توجه به آنچه در خصوص فناوری تاندربولت ذکر شد می‌توان گفت که این اینترفیس آینده روشنی را برای ابزارهای جانبی به همراه خواهد داشت. در حال حاضر پلتفرم‌های سازگار با این فناوری یک به یک وارد بازار می‌شوند و همین موضوع موجب خواهد شد شرکت‌های سازنده ابزارهای جانبی نیز به ارائه ابزارهای جدید مطابق با این فناوری بپردازند. به کمک فناوری تاندربولت امکان ساخت لپ‌تاپ‌های بسیار باریک و سبک محقق شده و کاربران می‌توانند تنها به کمک یک کابل سیستم خود را به منابع ذخیره‌سازی با عملکرد بالا، درایوهای مالتی‌مدیا، نمایشگرهای HD، سیستم‌های تدوین و سایر ابزارهای جانبی متصل کنند.

مهم‌ترین ویژگی‌ها:

– حداکثر نرخ انتقال ۱۰ گیگابیت ‌بر ثانیه به صورت دوسویه در دو کانال
– انتقال دیتا و ویدئو از طریق یک کابل واحد
– اتصال زنجیره‌ای ابزارها (Daisy-Chain) تا حداکثر شش ابزار
– سازگاری با ابزارهای DisplayPort
– حداقل وقفه با همزمانی دقیق
– امکان استفاده از درایورهای PCI-e و DisplayPort
 – امکان تامین انرژی مورد نیاز ابزارها از طریق کابل مسی